سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)

ساخت وبلاگ

میم حجری https://hadgarie.blogspot.com/2023/10/blog-post_39.html ادامه دارد. سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 16:30

پروفسور دکتر هانس کورتومپروفسور دکتر وینفرید شرودربرگردان شین میم شینتئوری تاریخ از دید مارکس و انگلس ادامه ۱۴ «مناسبات تولیدی بورژوائی، آخرین فرم روند تولیدی اجتماعی آنتاگونیستی (حاوی تضادهای آشتی ناپذیر) است.۱۵ آنتاگونیستی نه به معنای آنتاگونیسم فردی، بلکه به معنای آنتاگونیسمی که از شرایط زندگی جامعتی نشئت می گیرد.۱۶ ولی نیروهای مولده ای که در آغوش این جامعه بورژوائی توسعه می یابند، همزمان شرایط مادی حل این آنتاگونیسم را فراهم می آورند.۱۷ از این رو با فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی بورژوائی، ما قبل تاریخ جامعه بشری به پایان می رسد.» (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۳، ص ۸) فریدریش انگلس (۱۸۲۰ ـ ۱۸۹۴)۱۸ انگلس در سال های ۹۰ قرن نوزدهم مسائل اساسی ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی'>تاریخی را بار دیگر در مکاتبات خود با افراد زیر مورد بحث قرار می دهد:الف پاول ارنست (۵. ۶. ۱۸۹۰ میلادی) ب کنراد اشمیت (۵. ۸. ۱۸۹۰ میلادی) پ یوزف بلوخ (۲۱ و ۲۲. ۹. ۱۸۹۰ میلادی)ت کنراد اشمیت (۲۷. ۱۰. ۱۸۹۰ میلادی)ث فرانتس مرینگ (۱۴. ۷. ۱۸۹۳ میلادی)۱۹ اینجا مسئله ای که انگلس را به خود مشغول داشته، عبارت بوده از مسئله رابطه متقابل توسعه زیربنای اقتصادی و روبنا و استقلال نسبی روند ایدئولوژیکی. (مارکس و انگلس، «کلیات»، ص ۳۷) ۲۰ انگلس در نامه ای به یوزف بلوخ از نو جمعبندی ئی از تزهای اساسی درک ماتریالیستی تاریخ ارائه می دهد.۲۱ انگلس می نویسد:الف «گشتاور تعیین کننده در تاریخ، بنا بر درک ماتریالیستی تاریخ ـ در آخرین تحلیل ـ عبارت است از تولید و بازتولید زندگی مادی.ب نه مارکس و نه من، چیزی بیشتر از این ادعا نکرده ایم.پ اگر کسی اکنون این حکم را تحریف می کند و ادعا می کند سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 16:30

شین میم شین باب دومدر احسانحکایت نوزدهم(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!۱شنید اش یکی مرد پوشیده چشمبپرسید اش از موجب کین و خشمفرو گفت و بگریست بر خاک کویجفائی کز آن شخصش آمد به رویمعنی تحت اللفظی:صدای گریه و زاری گدا به گوش شخص نابینایی رسید.نابینا دلیل خشم و کین گدا را پرسید.گدا هم از ظلمی که توانگر به او روا داشته بود، گزارش داد. سعدی در این بیت شعر، با وقاحت و بی شرمی خارق العاده ای خودداری از داد بی ستد را جفا می نامد.این دیگر اوج وارونه سازی است. جفا و ظلم وستم همیشه به ستد بی داد می گویند. مفهوم « بیداد»، اختصاری از «ستد بی داد» است.گدای بی نصیب، آدمی را بی اختیار یاد گدایان پاریس در رمان ویکتور هوگو، تحت عنوان «گوژپشت نوتره دام» می اندازد.گدای سعدی انگار طلبکار بوده و پس از رانده شدن از در،به توانگر «کین و خشم» می ورزد.مفاهیم «کین» و «خشم» را نیز خداوند سخن به طور نا به جا مورد استفاده قرار می دهد.صاحبخانه که حق گدا را پایمال نکرده، تا مورد خشم و کین قرار گیرد.احسان امری داوطلبانه است، نه اجباری.احسان اما در جهان بینی سعدی به وظیفه و تکلیفی واجب و ضرور برای حفظ و تحکیم فئودالیسم بدل می شود و این در واقع نه خشم و کین گدا، بلکه خشم و کین خود سعدی است، نسبت به کسی که رهنمودهای فئودالی او را زیر پا می گذارد.ادامه دارد. + نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۲ ساعت 4:15 توسط سیاوش زهری  |  سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 38 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 16:30

زهره تنکابنی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه منبع:اخبار روزدرنگی ازمسعود بهبودیجهان در زمان سختی بسر می برد.زایمان دنیای چند قطبی،جهان را به پیچ وتاب دردناکی انداخته استوتک هژمون کنونی،منافع خود را مورد تهدید و در خطر می‌بیند.پس امکان جنگ افروزی و آتش افروزی جهان،چون دو جنگ جهانی گذشتهبسیار محتمل است.زهره تنکابنیمفاهیم خرافی و ضد علمی و من در آوردی «جهان تک قطبی» و «جهان چند قطبی»ازاختراعات ایده ئولوگ های بی شعور امپریالیسم و اولیگارشیسم اند.در این جور مفاهیم خرافی،بیگانگی مخترعین آنها از دیالک تیک به طور کلی (خواه دیالک تیک ایدئآلیستی و خواه دیالک تیک ماتریالیستی) خرناسه می کشد.حضراتمثل زهرهنمی دانند که منظور از قطب و انقطاب چیست.ساختار هر چیز و پدیده و روند و سیستمی دیالک تیکی است.این بدان معنی استکههر چیزیطبیعتاتضادمنداست.وحدت اضداد است.یعنیاز اقطاب متضاد تشکیل یافته است.اقطابی که نه فقط در وحدت با یکدیگرند، بلکه ضمنا در «مبارزه» بر ضد یکدیگرند.دلیل توسعه و تکامل در هستی طبیعی و جامعتی و فکریهمهمین ساختار دیالک تیکی است.درست به همین دلیلچیزی تکقطبی و یا چند قطبی وجود ندارد.نمی تواند هم وجود داشته باشد. زهره و حضرات ازخصلت دیالک تیک های هستی بی خبرند.هر دیالک تیکیشباهت غریبی به عروسک ماتروشکای روسی دارد:هر دیالک تیکی دیالک تیکی از دیالک تیک های بیشمار است.به همین دلیلهر دیالک تیکی و حتی هر قطبی از هر دیالک تیکیقابل بسط و تعمیم به دیالک تیک های کوچکتر است:از این رو،با پیروزی امپریالیسم بر سوسیالیسمجهان تکقطبییعنی جهان عاری از دیالک تیک تشکیل نمی یابد.پس از حل تضاد دیالک تیکی در سیستمی،دیالک تیک جدیدی تشکیل می یابد.مثالی از گنجینه دیالک تیکی سعدی:پیازدیالک تیکی از سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 44 تاريخ : شنبه 8 مهر 1402 ساعت: 15:34

آنتونیو گرامشی(۱۸۹۱ ـ ۱۹۳۷) مارکس مانويسنده: آنتونیو گرامشیبرگردان: پارسا نیک جودرنگی از یدالله سلطانپور گرامشیتحقق ایده نیز به این دلیل نیست که گویا به طور منطقی با حقیقت و انسانیت ناب سازگار است ( ایده ای که فقط به عنوان برنامه و اهداف اخلاقی عام انسان وجود دارد). ایده ها، هنگامی تحقق می یابند که دلیل موجه و ابزار تحقق شان را در واقعیت اقتصادی بیابند و نشان دهند. معنی تحت اللفظی:دلیل تحقق ایده انطباق منطقی آن با حقیقت و انسانیت محض نیست.ایده ای که فقط به عنوان برنامه و اهداف اخلاقی عام انسان وجود دارد.پیش شرط تحقق ایده هااولا بودن موجهیت آنها در واقعیت اقتصادی ثانیاواقعیت اقتصادی ابزار تحقق آنها بودن است.فقر فلسفی گرامشی و مترجمدر این سخنان گرامشیآشکار می گردد:تحقق ایدهبه معنی گذار از روح به ماده است.تحقق ایدهبه معنی تبدیل اندیشه به چیزی است.مثال: تجسم (جسمیت یابی)فرمی از تحقق ایده است.تجسم یکی از مفاهیم فلسفی و فقهی ـ مسیحی است.روح الهی در هیئت عیسی ابن مریم، تجسم و یا جسمیت می یابد.روح و یا خدا و یا مسیحعیسی می شود. خدا، آدم واره می شود.روح گوشتمند و جسم مند می شود. گرامشی قادربه تفکر فلسفی نیست.اولاز تحقق ایده دم می زند.یعنی در عالم عام و کل حرکت می کند.بعدبلافاصلهایده را سلب عامیت و کلیت می کند و به مثابه برنامه و اهداف اخلاقی مطرح می سازد.تحقق ایده نیز به این دلیل نیست که گویا به طور منطقی با حقیقت و انسانیت ناب سازگار است ( ایده ای که فقط به عنوان برنامه و اهداف اخلاقی عام انسان وجود دارد). برای درک و توضیح مفهوم تحقق ایده، باید با دیالک تیک امکان و واقعیت (دیالک تیک بالقوه و بالفعل) آشنا شد.مثال:بیضه جوجه بالقوه است.یعنیامکان استحاله بیضه به جوجه وجود دارد سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 41 تاريخ : شنبه 8 مهر 1402 ساعت: 15:34

زهره تنکابنی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه منبع:اخبار روزدرنگی ازمسعود بهبودیجهان در زمان سختی بسر می برد.زایمان دنیای چند قطبی،جهان را به پیچ وتاب دردناکی انداخته استوتک هژمون کنونی،منافع خود را مورد تهدید و در خطر می‌بیند.پس امکان جنگ افروزی و آتش افروزی جهان،چون دو جنگ جهانی گذشتهبسیار محتمل است.زهره تنکابنیایراد بینشی زهرهظاهربینی او ست.زهره در سطح پدیده ها پرسه می زند و به ماهیت پدیده ها راهی نمی جوید.«تحلیل» زهره از جنگ های جهانی در این جمله او معرفی می شود:اگر سرکرده امپریالیستی جهان، منافع خود را در خطر ببیند، دست به جنگ می زند.به همان سان که در دو جنگ جهانی اول و دوم زده است. جنگ جهانی اولبر خلاف تصور و تئوری زهرهنهتوسط سرکرده امپریالیستی جهان، بلکه توسط امپریالیسم تازه به دوران رسیده آلمان شعله ور شد.هدف و آماج امپریالیسم آلمان، کسب سرکردگی (هژه مونی) و تجدید نظر در تقسیم جهان بین دول امپریالیستی بود.جنگ جهانی دومهمنهتوسط سرکرده امپریالیستی جهان (امپریالیسم انگلیس)، بلکه توسط امپریالیسم آلمان و ژاپن شعله ور شد.هدف و آماج امپریالیسم آلمان و ژاپنکسب سرکردگی و تقسیم جهان بین خود بود.علاوه بر این،در این دوره، قدرتی پرولتری در اتحاد شوروی تشکیل یافته بودو جهان در استانه انقلابات سوسیالیستی و ضد استعماری ایستاده بود.هم پرولتاریای کشورهای امپریالیستی در حال پیشروی بودند و هم جنبش های رهایی بخش ملی.بود و نبود امپریالیسم در خطر بود.پس از پیروزی انقلاب اکتبر دوران تاریخی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم آغاز شده بود. دیالک تیک کار و سرمایه مطرح بود.دیالک تیکی که پس از شکست سوسیالیسم و تخریب اردوگاه سوسیالیستی،کماکان مطرح است.زهرهبرافروختن جنگهای پی در پی چه مس سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول)...
ما را در سایت سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» از مهدی اخوان ثالث (بخش اول) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mimhadgarie بازدید : 38 تاريخ : شنبه 8 مهر 1402 ساعت: 15:34